سلام خوبين؟
ممنون که اومدين به وب گاه من.
من هم مثل فرموده شما دورادور با شعر آشنا هستم و چند سالي است که يقه شعر را ول کرده و داستان را چسبيده ام.
چند تا نظر شخصي روي اين شعرتون مي دم( جسارتم را ببخشيد)
دو تا بيت اولي رو دوست داشتم چون به نظرم کمي متفاوت اومد اما در بيت سوم به کلمه " به کام من نشد ايام" زد تو ذوقم
" بهار آمدنت " و بعد " خزان" ... " چاه ندامت" از اين دست ترکيب ها و کلمات که خيلي تکراري شدن خوشم نمياد .احساس مي کنم مي تونستيد کلمات خودتان را خلق کنيد .
اما با بقيه شعر موافقم و در کل لذت بردم...باز هم به من سر بزنيد...
يا علي