• وبلاگ : شعرهاي مهدي شهابي
  • يادداشت : چه دير... چه زود...
  • نظرات : 25 خصوصي ، 114 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام


    اشک غزل با " بهشت حُسن " به روز شد


    يا علي

    خدا

    به روزم با

    تقصير اين لعنتي ست که در خوابت راه مي رود

    و منتظرتان....

    + بهنام فخري 

    سلام اقاي شهابي عزيز

    بسيار زيبا بوذ

    ايام به كام

    + رحيم 

    سلام.

    ناسيل سنز؟

    يرن بش والاهي

    مهدي يرن چوخ بشدي.اما.......

    گفت معشوقي به عاشق كاي فتي

    تو به عالم ديدهاي بس شهدها

    پس كدامين شهر زانها خوشتر است

    گفت شهري كه در آن دلبر است

    هوش چاكال

    + هادي تقي زاده 

    داداش دستت درد نكنه. اين غزلت هم من برد به دوران خوب دانشگاه. يادش بخير

    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممم خوبيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي

    مهدي جان چه خبر؟ بابا از من دلگير نباش

    من كه كارام نظم خاصي ندارن.

    راستي از خط سوم چه خبر؟

    خبري شد بهم اطلاع بده

    سلام عزيز

    با دو چارپاره به روزم

    ومنتظر ديدگاه ارزشمند شما

    + صبا خدايي 

    «ما دو نهال،بيشتر از اين نبوده ايم

    اما چه زود خشم تبر ها شكستمان»

    عاااااااااالي بود،فوق العاده،واقعا لذت بردم.زنده باشين و شاعر زندگي كنين.

    به نام شما
    جامعه خود،فرمانرواي جامعه ايست که با وجود حاکميت قانون در آن و با علم به اينکه نمي تواند بدون قانون زندگي کند اسير قانون هاي خود نيست. و لذا جامعه اي است که اين پرسش را هميشه مطرح مي نمايد : قانون درست کدام است ؟ «کاستور ياديس»
    و به قول صادق هدايت
    مشکل ترين کار اينه که کسي بتونه حقيقتُ همونطوري که هست بگه.
    امان از راه دور و رنج بسيار!

    هووياناهو
    با درود بي پايان به همه ي دوستاني که طي چند روز اخير که اين وبلاگ به روز شده نسبت به من يعني بهزاد بهادري با شماره شناسامه ي 476 صادره از هيچ جا لطف داشتند و کامنت هايشان را با اسم اصلي درج کردند و لعنت به باني گروهک ... که رويه اي فاشيستي در پيش گرفته و خوشبختانه اينقدر بي وجود و نالايق و ناشاعر و نا انسان هست که حتي جسارت نوشتن کامنت را با اسم خودش ندارد و متأسفانه اينقدر بي شعور تشريف دارند که طي اين چند سالي که من وبلاگ نويسي مي کنم هنوز به اين درک نرسيده است که بهزاد بهادري با تمام ضعف هايش اگر قرار باشد مطلبي بنويسد توي وبلاگش مي نويسد و هيچ واهمه اي از کسي ندارد.غرضم از نوشتن اين سطرها اين است که خواستم به شما ثابت کنم يک عده وبلاگ نويس به ظاهر شاعر هستند که متأسفانه دم از روشن فکري مي زنند و بلانسبت حضرت خر اينقدر گاو تشريف دارند که نمي توانند تشخيص بدهند که «ستاد اصلاح الگوي مصرف» کنايه اي است به بيت ... نه فحاشي به خانم ها !
    به قول فردريش نيچه :
    همه ي کساني که به نوعي با هنر سر و کار دارند جلقيان اخلاقيند.
    با درود و بدرود
    سلام
    به روزم با

    1_حقيقتي که تلخ است مثل قهوه
    2_انتخابات يا انتصابات يا افتضاحات
    3_فصل نامه ي ادي کولاژ
    4_نمايشگاه کتاب
    5_گروس عبدالملکيان
    6_ بخت خودتان را ازمايش کنيد و سري کامل کتابهاي بابک احمدي را هديه بگيريد !
    7_بررسي سير غزل امروز
    8_فراخوان جشنواره ي شعر کوتاه
    9_ و يازده طرح و کاريکلماتور
    منتظرم ...
    تا بعد

    سلام

    خيلي خوشحالم كه اينجام!

    از خوندن اشعارتون لذت بردم

    با اجازه لينكتون كردم

    خوشحال ميشم اگه نگاهي به ترجمه هام بندازين

    http://www.shohodi.blogfa.com/
    با سه غزل ترکي و يک غزل فارسي بروزم

    دوست عزيزم سلام عليكم

    از آشنايي با شما خوشحالم و شعرهاي زيبايتان را خواندم و لذت بردم ... ياحق

    سلام بردوست

    بايك غزل منتظردرنگ صميمانه ونظرات روشن تان هستم

    لحظه هايت سرشار

    سلام آقاي شهابي

    ممنونم به خاطر لطف حضورتون

    واگر نمي آمديد من اين همه شعر زيبا اينجا نمي خواندم

    وچقدر خوبه كه شعرت از آفتها مصون مانده و زبان فخيم دارد.

       1   2   3   4   5    >>    >