بي تعارف چه غزل هاي قشنگي مي نويسي
خوشحال كه با شما آشنا شدم
در گوشهي غريب قفس ، خواب مانده ايمپرواز احتماليمان خاک ميخورد
آيين نونهاليمان خاک ميخورد...
رؤياي سرو بودن و مأنوس مه شدندر قامت هلاليمان خاک ميخورد...
ديگر کسي به خانهي ما سر نميزندگل هاي سرخ قاليمان خاک ميخورد