• وبلاگ : شعرهاي مهدي شهابي
  • يادداشت : تلفيقي از تمام بدها و خوب ها...
  • نظرات : 66 خصوصي ، 187 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    .

    به روز شد

    و از درد هاي بي سر و تهي شروع کرد که

    شبيه مسمط بود !

    و

    به کاريکاتورهاي رونالد سيرل رسيد .

    وقتي به چشم هاي بارت نگاه کرد ،

    فهميد غزل شعر نيست !!

    قصه هنوز تمام نشده بود

    با چهارپاره اي ...


    « دوربينت هنوز برعکس است

    برکه ات روي ماه افتاده

    آنقدر گريه کرده اي انگار

    که علي توي چاه افتاده ! »


    منتظر خوانش شماست .

    با احترام

    .