• وبلاگ : شعرهاي مهدي شهابي
  • يادداشت : چه دير... چه زود...
  • نظرات : 25 خصوصي ، 114 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام آقاي شهابي . خوبيد ؟

    از شعر زيباتون لذت بردم .

    موفق باشيد و سلامت

    + ناشناس 

    آقا مهدي سلام

    خسته نباشيد غزل زيبايي گفته ايد مثل هميشه.

    همچو پروانه خموشم، بر سر آتش بجوشم

    درد عشقت را بپوشم، زهر هجرت را بنوشم

    تا به كي اي گل چو بلبل، هردم از هجرت بنالم

    رخ نما از پرده اي گل، تا ز شوقت من بجوشم

    مستم و من باده نوشم، از غم هجرت خروشم

    آرزو دارم كه جامي، زهر از دستت بنوشم

    هر شب از هجزت بنالم، از دو چشمم در فشانم

    مونس شبهاي تنها، گريه هايش تا به دوشم

    اين غزل را يك بار حضوري برايتان خوانده ام. مشتاق ديدار شما هستم.

    پاسخ

    ممنون از لطفتان عزيز. به اميد ديدار

    به قول صائب:

    مراروزي كه آن خورشيدسيمادرنظرآمد

    چواشك خودتمام شب به گردديده مي گردم

    مجوازمن سخن دربزم آن آيينه روصائب

    كه دربيرون محفل من نفس دزديده مي گردم.

    سلام

    اي كه سنت هزار هست و هزار به توان دو !

    خواهش ميكنم پيمانه ي اول را هم در آدرس مرقوم مطالعه و نظرتان را عنايت فرماييد - پيمانه ي اول مقاله است در وبلاگ راز هاي عاشورا ( فارسي ) - دادا

    ارادت

    سلام

    جناب شهابي - دوست بزرگوارم !

    بينهايت تشكر ميكنم از لطفتان

    هر جمعه غزلهايم در وبلاگم تجديد ميگردد اگر وقت داشتيد نظرتان را در خصوص شعر در مورد حضرت زهرا ( س) و غزل تركي مرقوم فرماييد. وزن عروضي غزل در آهنگ و موسيقي بهتر معلوم ميگردد بعد از خلق به موسيقي مي اندازم و سعي ميكنم روانتر كنم . نظر شما برايم سازنده است . لطف ميفرماييد

    خبر – خبر – خبر –

    خبر – خبر – خبر –

    خبر – خبر – خبر –

    خبر – خبر – خبر –


    با سلام و ارادت و عرض خسته نباشيد
    اگر راضي به نمايش خبر ذيل نباشيد حذف فرماييد:



    خبر :

    پيمانه ي اول

    كمي تا قسمتي تلخ و در بعضي نقاط

    با سوزش هايي پراكنده

    حتما ميل فرماييد :

    www.dada2.blogfa.com

    سلام جناب شهابي عزيز

    با دو شعر كوتاه به روزم و منتظر حضورتون

    سلام دوست عزيز.يه شباهت هائي با با شعر کردم به دست خويش تبه روزگار خويش با شعر شما پيدا کردم.اين خيلي خوبه که آدم قبل از سرايش نظري هم به آثار متقدمان بيفکند.

    سلام

    خبر - دادا :

    ... دنياي اينترنت

    در آينده ي نزديک

    شاهد غزل هاي ماورائي من

    خواهد بود

    هرکدام را که دلتان خواست کليک فرماييد :

    سايت رسمي ( بانك شعر )

    www.dadabilverdi.com

    شعر ماورائي

    www.dada4.blogfa.com

    مناسبت هاي ويژه

    www.dada3.blogfa.com

    رازهاي عاشورا ( فارسي )

    www.dada2.blogfa.com

    رازهاي عاشورا ( ترکي )

    www.dada1.blogfa.com

    بااظهارخوشحالي ازآشنائي چهره به چهره اگرچه قبلا ازطريق همين صفحه مي شناختمت شما رالينگ كردم/اشرفي

    کلمات تا خوانده نشوند زنده اند.بيا که براي کشتن اين ها شريک جرم مي خواهم:

    تمام رياضيات را با انگشتانم مي شمارم.

    سپيد،آنقدر سپيد که زود کثيف مي شود:من پاسپورت ندارم.

    ويک غزل:

    رسيده ايم به آخر،ببين که مثل هميشه

    کلاغ قصّه امان راه خانه را تنها رفت

    منتظرم
    سلام. جالب بود.

    سلام دوست خوبم

    حال كردم كار جالبي بود

    مرسي از حضور

    سرفرازترازخورشيد باشيد

    درود بر شما.. فقط يک بهار در جستجوي جوانمرد...

    نه مروت است مارا،زجنون كناره كردن

    كه به هرگذار،طفلي به اميدمانشسته

    به دوچشم چون زخاطرغم روزگارشويم

    كه غباربردل من زنه آسيانشسته

    به زكات حسن بگذرسوي گلستان كه گلها

    همه باكف گشاده زپي دعانشسته

    زدوسنگ،دانه مشكل به كنارسالم آيد

    ننهم قدم به بزمي كه دوآشنانشسته

    به ثبات حسن خوبان دل خودمبندصائب

    كه به روي خاردائم گل بيوفانشسته (صائب تبريزي)

     <      1   2   3   4   5    >>    >