آقا مهدي سلام
خسته نباشيد غزل زيبايي گفته ايد مثل هميشه.
همچو پروانه خموشم، بر سر آتش بجوشم
درد عشقت را بپوشم، زهر هجرت را بنوشم
تا به كي اي گل چو بلبل، هردم از هجرت بنالم
رخ نما از پرده اي گل، تا ز شوقت من بجوشم
مستم و من باده نوشم، از غم هجرت خروشم
آرزو دارم كه جامي، زهر از دستت بنوشم
هر شب از هجزت بنالم، از دو چشمم در فشانم
مونس شبهاي تنها، گريه هايش تا به دوشم
اين غزل را يك بار حضوري برايتان خوانده ام. مشتاق ديدار شما هستم.